...Logs of my Life...

چون برسی به کوی ما،خامشی است خوی ما،زآنکه ز گفتگوی ما، گرد وغبار میرسد...

...Logs of my Life...

چون برسی به کوی ما،خامشی است خوی ما،زآنکه ز گفتگوی ما، گرد وغبار میرسد...

عشق ماندنی...

رادیو آهنگی پخش میکرد...ای عشق از ماندن بگو...مدتها بود که دیگه عاشق نشده بود. شیشه ماشین رو پایین کشید. با خودش فکر کرد ترافیک هم بعضی وقتها خوب چیزیه. صدای ترانه ماشین بغلی پیچید تو ماشین...اونم مضمون عشقی داشت...این ور داشت میخوند...احساس خواب آلوده را بیدار کن بیدار کن...یه نگاهی به پیاده رو انداخت. چند نفر جوون دست تو دست هم راه میرفتن و حرف میزدن. زندگی در جریان بود. ولی برای این زندگی شده بود یک عادت. حالا فقط عشق بود که میتونست یه تلنگری بهش بزنه. از جوونیش لذت بره. انگیزه داشته باشه. انرژی داشته باشه. ولی به این راحتی نبود. تجربه خوبی نداشت. عشق هیچ وقت از ماندن براش نگفته بود. هر چه بود رفتن بود و دوری...تنهایی عاشقش شده بود برای همین هر وقت خواسته بود تنهایی رو ول کنه و یاری دیگه بگیره، تنهایی بیشتر اسیرش کرده بود. دیگه یاد گرفته بود چی کار کنه. این بار نمی خواست تنهایی رو ول کنه. اینبار میخواست کاری که بقیه میکنن رو بکنه. در یه زمان دو تا عاشق یا شایدم بیشتر داشتن. تو این دنیا هیچ کس و هیچ چیزی ظرفیت اینو نداره که عشق مطلق یه نفر باشه. باید دلشو تقسیم کنه. این راهشه. ولی ای کاش اینو زمانی فهمیده بود که اونی که دوست داشتو از دست نمیداد...

چراغ سبز شده بود. باید میرفت. بازم زندگی جریان داشت. یه پیغام رو موبایش اومده بود : سر راهت از داروخونه قرص سرماخوردگی بگیر... برای فرار از همه افکاری که داشت جمله همیشگی شو گفت...خدا رو شکر که تنها من نیستم . حداقل تمام اینا که این ترانه ها رو گفته مثل من بودن....و بازم تکرار جملاتی که همیشه ماندگارترین عشق رو بهش هدیه میکرد...

خدایا دلم را همچون نی لبکی چوبین بر لبهای خود بگذار و زیباترین نغمه هایت را در فضای زندگیم مترنم کن...چنان بنواز دلم را که هر جا نفرتی هست عشق باشم من،هر جا زخمی هست مرهم باشم من، هر جا تردیدی هست ایمان باشم من، هر جا ناامیدی هست امید باشم من، هر جا تاریکی هست روشنایی باشم من، هر جا غمی هست شادمانی باشم من. خدایا توانم بده دوست بدارم بی چشمداشت و بفهمم دیگران را حتی اگر نفهمند مرا...اینجاست که عشق از ماندن میگوید...

 

Give The World The Best You Have...

People are often unreasonable, illogical, and self-centered...Forgive Them Anyway

If you are kind, people may accuse you of selfish ultrerior motives...Be Kind Anyway

If you are successful, you will win some false friends and some true enemies...Succeed Anyway 

If you are honest and frank, people may cheat you...Be Honest and Frank Anyway

What you spend years building, someone  may destroy overnight...Build Anyway

If you find serenity and happiness, others may be jealous...Be Happy Anyway

The good you do today, people will often forget tomorrow...Do Good Anyway

Give the world the best you have, and it may never be enough...Give The World The Best You've Got Anyway

You see in the final Analaysis, it is all between you and GOD, It was never between you and them

 

دلم از نازکی خود شکست...

خدایا چه بد زندگی کردم. چه بد زندگی کردم.

خدایا به من فرصت بده. جبران کنم.